مير حسين موسوي كيست ؟
.
كه با اين درد اگر در بند درمانند ، درمانند ! *
« حافـــــــظ »
.
اين روزها شماري از منتقدان ، كه سالهاست به براندازي جمهوري اسلامي مشغول اند ! درخرده گيري و عيب جويي از ميرحسين و جنبش سبز ، با حكومت بدجوري شريك شده اند . گويي در توافقي نانوشته با دشمني ديرين ، به استراتژي مشتركي براي «براندازي» دست يافته اند !
شايد هم حق دارند ، اين دو كهنه رقيب !! كه « براندازي جنبش سبز » و « براندازي نظام » ، مخرج مشتركي جز « براندازي » ندارد و لابد ! بي دليل نيست كه گفتمان اين گروه مخالفِ حاكميت ، شباهت عجيبي دارد با گفتمان حاكمانِ مخالفِ مير حسين ! شباهتي عجيب :
.
هر دو از گذشته ي مير حسين گريزانند ! و اين گونه دل خوش اند : اين مير حسين هماني نيست كه بود. او تغيير كرده است . ملاك حال آدم هاست *!
هر دو ، مير حسين را مصلحت گرا و متظاهر مي خوانند ! اين گونه مي گويند : به قانون اساسي اعتقادي ندارد . بنا به محدوديت هايي كه دارد ، شعار قانون و اجراي قانون اساسي سر مي دهد .
هر دو ، مير حسين را بي ريشه مي خواهند ؛ اين گونه امر مي كنند : لازم است، نخست وزير امام نباشي . از اين مقام ، خلع شوي بهتر است .
هر دو ، مير حسين را سكولار مي پسندند ! تفسير مي ورزند ، اين گونه : ديني كه به درد دنيا نخورد ، بايد محو شود * ؛ اين است مير حسين !
هر دو ، مير حسين را ، به قدرِ نياز مي خواهند . حساب مي كنند ، اين سان : مير حسين منهاي قانون اساسي ، مير حسين واقعي است . مير حسين منهاي نخست وزيري امام ، مير حسين كنـونـــي است . (البته اين حساب و كتاب نزد هر دو سابقه دارد : سروش منهاي روشنفكري ديني ، كديور منهاي روحانيت ، خاتمي منهاي اصلاحات ، كروبي منهاي انقلاب و هاشمي منهاي خودش ! )
هر دو مير حسين را معترف مي خواهند ؛ معترف به دوستي ! هر دو مير حسين را منحرف مي خوانند ؛ منحرف از اصول . هر دو مير حسين را مي نوازند ؛ به يك « منشور » * و هر دو مير حسين را – و جنبش سبز را – مي رانند به يك « ميثاق »* : قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران .
و … شبيه تر از همه ؛ هر دو جنبش سبز را « تمام » مي خواهند* .
جنبش سبز مي داند ، كاش آنها هم بدانند . مير حسين ، همان است كه «مي گويد» ، صميمانه . مير حسين همان است كه «مي نويسد » ، عاقلانه . مير حسين همان است كه » مي كِشد » ، صبورانه * و ميرحسين همان است كه » هست » ، عاشقانه .
نويسنده : سارا زرتشت ، منبع : جرس
* بر خوانندگان پوشيده نيست كه اين جملات ، جملگي ايهام دارند و لاجرم حاملِ دو معنا .