بایگانی

Archive for ژانویه 2010

سردار ! ما هم ایرانی هستیم و مدلی از مقاومت ایرانی !

ژانویه 30, 2010 7 دیدگاه

مقاومت زيباترين واژه امروز نزد آزادگان است.

جناب سردار سرتیپ پاسدار حسین همدانی، فرمانده محترم  سپاه محمد‌رسول‌الله تهران بزرگ

سلام بر شما

سخنرانی شما را  در صبح شنبه در يك نشست خبري كه به منظور تشريح برنامه‌هاي اين سپاه براي دهه فجر برگزار شده بود، شنیدیم  و خواندیم .  باور بفرمائید سردار،  بسیاری از حرف هایی که  شما زدید ، حرف دل همه ی  ما  سبز ها هم بود !

هنگامی که شما  گفتید « يكي ديگر از دستاوردهاي انقلاب اسلامي و ملت شريف ايران، مقاومت است و مدل مقاومت، مدل اختصاصي ملت ايران است. مقاومت جمله زيبايي است كه هر آزاده و مجاهدي كه مي‌خواهد شعار استقلال سر دهد، آن را تيتر برنامه‌هايش قرارداده است؛ مقاومت زيباترين واژه امروز نزد آزادگان است.»  باور کنید فکر کردم یکی از سران جنبش سبز دارد در مورد مقاومت برای ما می گوید  ، آخر سردار ما هم «ایرانی»  هستیم ومدلی از «مقاومت ایرانی»  .

سردار ! سبز ها هم مثل شما باور دارند «روز 22 بهمن، اتمام حجت است؛ اتمام حجت با همه كساني كه حيله پروراني مي‌كنند؛ اين‌ها بايد درس گرفته باشند كه اين ملت مقاومت است و نسل سوم و چهارم انقلاب بهتر از نسل اول مقاومت خواهند كرد و امسال اين امر را نشان دادند. »

فرمانده محترم  سپاه محمد‌رسول‌الله تهران بزرگ ، به قول خودتان  « مردم ما در سال 57 سخني داشتند و آن سخن «نه» در مقابل همه زورگويان بود و در 22 بهمن امسال نيز مردم ما همان «نه» را خواهند گفت و ثابت خواهند كرد كه اين نسل همان نسل انقلاب است و اين فرزندان اهل تشخيص هستند و هيچ‌گاه اسير جهان‌خواران نخواهند شد.»

می بینی سردار ، بسیاری از حرف ها یکی است  .انکار نمی کنم که بسیاری  از حرف هایتان به دلم نشست ، بخصوص آن گاه که از مقاومت و آزادگی می گفتید ، به همین خاطر هوس کردم ، به عنوان یکی از سبز ها شما را دعوت کنم  به بزرگترین میهمانی سبزها در 22 بهمن . یک میهمانی کاملا ایرانی . با طعم مقاومت و آزادگی .

سردار ! میهمانی ما خودمانی است . بی خطر است و نیاز به هیچ گونه آمادگی و آماده باش ندارد . بی سلاح ، بدون پوتین  و بدون باتوم . حتی لازم نیست به  زیر دستان خود سفارش کنید که «ریش هایشان را بزنند تا توسط مردم شناخته نشوند» ، با همان ریش ، با همان آزادگی ، و با همان  باور . به مردم بپیوندید . ما هم مثل شما  مثل شما باور داریم  «همه ی مردم ما موج سبز هستند » .

دسته‌ها:پیام سبز

یک تیر و سه نشان

ژانویه 30, 2010 بیان دیدگاه

آخرین مواضع سبز ها در دیدار موسوی و کروبی اعلام شد :

اعتراض به اعدام ها ، حضور سبز در 22 بهمن ، تاکید بر خواسته ها

خبر دیدار میر حسین موسوی و  مهدی کروبی  به خودی خود خوشحال کننده است . اما این باراین خوشحالی مکرر است . این بار شیخ مهدی و میر حسین با محکومیت اعدام های دو شهید اخیر  و فراخواندن مردم به راهپیمایی بیست و دوم بهمن و تاکید بر خواسته ها ی همیشگی  ، خون تازه ای را  به پیکر  جنبش سبز تزریق کردند  تا شاهد سبز ترین  بهمن سال باشیم . گزارش  با خبر محکومیت  اعدام ها آغاز شده است و با دعوت مردم به 22 بهمن به پایان رسیده است . بدنه ی گزارش هم همان خواسته هاست . خواسته های همیشگی و انتخابات آزاد . این دیدار از  صدر تا  ذیل  سبز است . ببینید :

رفتار  سران سبز : مهدی کروبی و میرحسین موسوی ضمن اعتراض به تداوم وضعیت موجود نسبت به احکامی که بدون رعایت مراحل دادرسی برای اعدام برخی از شهروندان صادر شده اعتراض کرده و نسبت به اجرای عجولانه آن نیز ابراز تاسف کردند …

رفتار بدنه ی سبز : گفتنی است کروبی و موسوی از مردم دعوت کردند که در راهپیمایی ۲۲ بهمن حضوری گسترده داشته باشند .

خواسته ها : موسوی و کروبی تنها راه خروج از بحران و بازگشت آرامش به کشور را آزادی زندانیان سیاسی و رفع توقیف مطبوعات ، رفع پلمپ احزاب و برگزاری انتخابات آزاد دانستند.

در همین رابطه ببینید  :

. بیانیه ، اطلاعیه ، مصاحبه و یا هرگونه نشانه ای از طرف موسوی ، کروبی و خاتمی در خصوص 22 بهمن  باید جدی گرفته شود . مثلا ممکن است میر حسین در اطلاعیه ای کوتاه  مردم را به حضور در  22 بهمن  فراخواند . این که  در این اطلاعیه  به بزرگداشت پیروزی انقلاب و حتی جداسازی صف مردم از اعشتاشگران و از این مسائل اشاره شود ، مهم نیست و نباید  بهانه ای به تفرقه سازان داده شود ( ادامه را اینجا ببینید )

دسته‌ها:پیام سبز

بازی بزرگ تنها بازی بزرگان نیست

ژانویه 29, 2010 2 دیدگاه

منبع : جرس نویسنده : سارا زرتشت

1. فرض کنید گروهی از افراد می خواهند مطالعه کنند و  برای مطالعه کردن ِ هر فرد  100 واحد نور مورد نیاز است . اما افراد این  گروه  ، هرکدام یک  لامپ دارند و این لامپ هم  تنها 60 واحد نور تولید می کند . «رهبر خلاق » یکی از اعضاء گروه است . او  پیشنهاد می کند که این گروه در یک دایره دور هم بنشینند تا هر فرد  با استفاده از 60 واحد نور از لامپ خود و 20 واحد نور از لامپ نفر سمت راست و 20 واحد نور از لامپ  نفر سمت چپ  بتواند  100 واحد نور مورد نیاز خود را تامین و مطالعه کند . پیشنهاد عملی می شود  و «سامانه ی مطالعه کردن» شکل می گیرد . پس از مدتی یکی از اعضای  گروه   از مطالعه کردن  خسته شده  و لامپ خود را خاموش می کند .  در این حالت  دو نفری هم که در سمت راست و چپ  این فرد نشسته اند ، نور کافی را  برای مطالعه  از دست می دهند ،  پس لامپ خود را خاموش کرده و دست از مطالعه می کشند . طبیعی است این اتفاق  برای بقیه تکرار شده و سامانه ی «مطالعه کردن» از کار می افتد .

2. بیستم  خرداد ماه هشتاد و هشت ،  هاشمی رفسنجانی ، رئیس مجلس خبرگان رهبری ، در اقدامی متفاوت ،  نامه ی سرگشاده ای را خطاب به آیت الله خامنه ای ،  رهبری ایران منتشر کرد که با این بیت مشهور از سعدی به پایان رسیده بود .

سر چشمه شاید گرفتن به  بیل
چو پر شد نشاید گذشتن به  پیل

هاشمی رفسنجانی ،   دریافته بود که «تعادل » موجود در «سامانه ی جمهوری اسلامی » ، با «تغییر رفتار »   آیت الله خامنه ای  می تواند به هم بخورد و با «انتشار» این نامه  نه تنها  نسبت به  تغییر  این سامانه  هشدار  داد ، بلکه  تغییر رفتار احتمالی  خود  و  دیگران را هم  توجیه  کرد . رهبری – اما-   به خطر آگاه نبود و  هشدار را جدی نگرفت.  شاید هم  گمان می کرد که  به تنهایی می تواند  از عهده تغییر رفتار دیگران  برآید و سامانه را در حالت تعادل نگه دارد .  هیچکدام از وقایع  عظیم  22 خرداد تا 29 خرداد  ،  هم نتوانستند  رهبری  را آگاه کنند  و او سرانجام  در خطبه های  نماز جمعه ی  29 خرداد ، تغییر رفتار خود را رسما اعلام و آشکار کرد .

3. به فرض اول باز می گردیم  و سراغ همان  گروهی می رویم  که  مطالعه می کردند  و اکنون در خاموشی به سر می برند . این بار،  نفر اول  لامپ 60 واحدی خود را به قصد مطالعه روشن می  کند ، اما او نه می تواند مطالعه کند و نه  قادر است  «انگیزه «ی کافی را برای روشن کردن لامپ دو نفر کناری خود  ایجاد کند ،  زیرا این دو نفر هم می دانند که با روشن کردن لامپ خود   قادر به مطالعه نخواهند شد . یعنی آنها هم برای  مطالعه نیاز به ایجاد انگیزه در دو نفر دیگر دارند و این سلسله ادامه دارد . می بینیم وضعیت سامانه ی  مطالعه  به آسانی « برگشت پذیر»  نیست . در حالیکه «تغییر رفتار»  یک عضو  توانست  منجر به تغییر رفتار کلان سامانه شود ، این بار فعال سازی  سامانه  تنها  با »  ایجاد انگیزه در کل اعضاء »  ممکن می شود . انگیزه ای که  تنها با «اعتماد »  همه  به چپ و راست خود  ایجاد می شود .

4.  باز هم به ایران بر می گردیم .  تغییر رفتار رهبری ، سامانه ی جمهوری اسلامی را از تعادل خارج کرد . هفت ماه  و هفتاد شهید  و هفتصد زندانی کافی بود تا  رهبری  بداند که قادر به حفظ «تعادل» در این «سامانه»  نیست و «تهدید های معتبر»  و  «نامعتبر « هم قدرت «بازدارندگی» ندارند و  به  «چانه زنی» رو بیاورد . یازدهم دی ماه  هشتاد و هشت  ،  بیانیه هفدهم موسوی  منتشر شد تا  آغازی بر یک»  تغییر رفتار دیگر»   باشد . نامه ی خاتمی به رهبری ،  بیانیه پنج ماده ای کروبی و قرائت گزارش مجلس ،  مناظره ها ،  استعفای حسینیان  و  پیام های نهان و آشکار ، همه و همه تلاشی بود تا    انگیزه ای برای  تغییر رفتارها  ایجاد شود  و سامانه ی جمهوری اسلامی  دوباره به تعادل برسد و باز هم ،  همه غافل از این که   «مردان سایه» ، «بازی» را به عرصه های اجتماعی  و اقتصادی کشانده اند و هتک منافع فردی و گروهی  ، اعتماد را از زندگی  در جامعه سلب کرده است  و بی اعتمادی در  چپ و راست  غوغا می کند  و » بازی  ِ بزرگ »  آغاز شده است .باری ،  تلاش ها دوامی نیاورد . کمتر از یک ماه   «نیاز رهبری»  به «شفافیت خواص » نشانه های  «ذهن بازنده » ای بود  که نمی توانست بر «تردیدهای خود» غلبه کند  . چند روز بعد  گوشه های دیگری از نامه ی خاتمی فاش شد تا  نشانه های شکست» بازی بزرگان »   آشکار شود  و روز ششم بهمن ماه  رهنورد و رهبری و  کروبی و هاشمی هم به شکست خود  در بازی اعتراف کردند . «افسوس» ،  خواص همواره  دیر می فهمند و  دیر می دانند که :  «بازی بزرگ » ، تنها بازی بزرگان نیست  و  به قول سعدی ، تفاوت از «پیل» تا «بیل» است .

پی نوشت : نمی خواهم یادداشت را  با یک افسوس به پایان ببرم . مرحوم بازرگان به درستی گفته بود ، ولایت فقیه عبایی است بر قامت  آیت الله خمینی .  به زبان این نوشتار یعنی :  » رهبر خلاق »   می تواند «اعتماد»  «توده ها»  را جلب کند  . اکنون  تنها کانون «اعتماد»  در ایران  «میر حسین موسوی»  است . این «اعتماد»  را نباید از دست داد . باید  «مردان سایه» کنار روند و  «اعتماد»  را به مردم بازگرداند .

منبع : جرس نویسنده : سارا زرتشت

حضور قدرتمند سبز ها در 22 بهمن

ژانویه 29, 2010 10 دیدگاه

به سوی حضور قدرتمند سبز ها در 22 بهمن (1)

1. بیانیه ، اطلاعیه ، مصاحبه و یا هرگونه نشانه ای از طرف موسوی ، کروبی و خاتمی در خصوص 22 بهمن  باید جدی گرفته شود . مثلا ممکن است میر حسین در اطلاعیه ای کوتاه  مردم را به حضور در  22 بهمن  فراخواند . این که  در این اطلاعیه  به بزرگداشت پیروزی انقلاب و حتی جداسازی صف مردم از اعشتاشگران و از این مسائل اشاره شود ، مهم نیست و نباید  بهانه ای به تفرقه سازان بدهد .

2.از امروز بهتر است استراتژی «حضور قدرتمند در 22 بهمن »  را دنبال کنیم و به هر بهانه ای و تاکتیکی و حرفی و نوشته ای از میدان در نرویم و تحت تاثیر خبرسازی  های  حاشیه ای مثل مزخرفات  مشایی و پرچم   این گونه مسائل قرار نگیریم .

3. حضور قدرتمند سبزها در 22 بهمن  ، به حاکمیت نشان می دهد که اعدام ها بی تاثیر بوده است ، پس اعدام ها را متوقف می کند .

4. حضور قدرتمند سبزها در 22 بهمن ، به حاکمیت نشان می دهد تفرقه سازی بی تاثیر بوده است ، پس از روش خود نا امید می شود .

5. حضور قدرتمند سبز ها در 22 بهمن ممکن است توسط حاکمیت مصادره شود ، اما  پیام آن نمی تواند توسط حاکمیت مصادره شود چون : خود حاکمیت مخاطب اصلی است .

6. حضور قدرتمند سبزها در 22 بهمن  نمی تواند با  سرکوب همراه شود چون خبرگزاری های  خارجی مراسم 22 بهمن را پوشش می دهند .

7. حضور قدرتمند سبزها  در 22 بهمن اگر  با شعار های تند همراه شود  ، همراهی جمعیت را از دست می دهد . باید جانب اعتدال رعایت شود .

8. حضور قدرتمند سبزها در 22 بهمن ، با نشانه ی سبز کافی است . البته پیشنهاد در دست گرفتن اصل 27 قانون اساسی پیشنهاد جالبی است . باید دقت کرد که ما به عنوان یک سبز نمی خواهیم کسی را حذف کنیم و انقلاب کنیم تا انتقام بگیریم ، ما به عنوان سبز فقط می خواهیم حق اعتراض داشته باشیم .

9.حضور قدرتمند سبزها در 22 بهمن  می تواند قدرت چانه زنی ، سران سبز را بیشتر کند . باید به سران خود اعتماد داشته باشیم . تا 22 بهمن همه اخبار ، بجز منابع رسمی  سران ( کلمه و سحام و باران ) نادرست است و نباید به آن بهایی داده شود و تکثیر شود .

10 . حضور قدرتمند سبزها در 22 بهمن ، توسط سران سبز نباید کم اهمیت قلمداد شود . مبادا فرصت سوزی شود . 22 بهمن 88  یک فرصت است . یک فرصت تکرار ناشدنی !

«ضد انقلاب » را باور نکنیم

ژانویه 26, 2010 بیان دیدگاه

منبع : خودنویس نویسنده : سارا زرتشت

«انقلاب« و «اصلاح» اگر چه هر دو بانی تغییراند اما در روش  دیگراند  و این دیگرگونی‌، در ادبیات سیاسی و تاریخ سیاست‌، غالب‌تر و رایج‌تر است‌،  تا جایی که  مشهورترین  واژه‌ای که تعبیر  مخالف و متضاد ِ  انقلاب را القا‌ء می‌کند ،  اصلاج است .

اگر چه واژه‌ی انقلاب در انقلاب مشروطه به ادبیات ایران اسلامی  وارد شده بود‌، اما اصطلاح «‌‌انقلاب اسلامی‌»  مولود  ادبیات مارکسیستی  و فضای مذهبی  سالیان آخر حکومت پهلوی بود و آیت‌الله خمینی هم به حق «بنیان گذار انقلاب اسلامی.»‌

بهمن پنجاه و هفت،  پیروزی «انقلاب اسلامی‌» و  تداوم روحیه و رفتار  انقلابی‌، منجر به تاسیس  نهادهای انقلابی شد‌،  تا «دولت قانون» بسر آید و این بار مولود نا مشروع و واژه‌ی نا مبارک «ضد انقلاب‌» به دنیا بیاید و فرزندان عدالت خواه  و آزادی ندیده‌ی ایران زمین‌، را  قربانی بگیرد‌. اعدام‌، ترور‌، فرار و زندان رسم انقلاب بود‌، سهم فرزندان  انقلاب شد‌، و واژه‌ی موهوم و بی معنی «‌ضد انقلاب‌»‌،  توجیه گرِ  ذهن و زبان و رفتار‌. عذر بدتر از گنا‌ه.

جایی خوانده‌ام که مرحوم بختیار در مصاحبه‌ای  گفته است‌: انقلاب تنها وسیله‌ی ضد انقلاب و سرکوبی مردم است‌. شاید مخالفت آن مرحوم را با انقلاب‌، بتوان به حساب شخصی گذاشت‌، اما واقعیت نهفته در گفتار او را نمی‌توان انکار کرد‌. مگر مرحوم بازرگان هم ننالیده بود‌: باران می‌خواستیم‌، سیل آمد و بزرگی نگفته بود‌‌‌: ما اگرچه آزادیم ، اما وارث  استبدادیم …

هشدارها  فریادها و بزرگ‌ها و بزرگی‌ها‌،  میان غوغای  انقلاب و ضد انقلاب  و جنگ گم  شدند‌.  سال‌ها  لازم بود و خون‌ها‌، تا «اصلاحات‌» علیه گفتمان انقلاب و ضد انقلاب بشورد و «‌اصلاح‌»‌‌، ذهن و زبانمان را از استبداد بشوید‌. اصلاحات خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود و باز هم تحمل سال‌ها استبداد  تا مبارزه‌ی  مسالمت آمیز را بیاموزیم  و جنبش سبز بیاید .

اکنون‌، خطر «انقلاب» بر جنبش سبز سایه افکنده است و او را تهدید می‌کند‌. این که  محافظه کاران  جنبش سبز را بانی ِ تغییر و اصلاح می‌دانند و دشمن اویند‌، طبیعی است‌. اما همراهی و هم زبانی «ضد انقلاب‌ها‌» با آنان خطر اصلی است.  طرفه آن که‌،  این بار یارانی از جنبش سبز‌،  طالب و بانی  انقلاب‌اند که خود به چوب انقلاب و ضد انقلاب  از کشور خود رانده شده‌اند و در آرزوی خاک وطن لحظه شماری می‌کنند.  ضد انقلاب‌هایی که به هر بهانه‌ای‌،  بر اصلاح و اصلاح طلبی می‌شورند و انقلابی می‌شوند ! و از ادبیات انقلاب استفاده می‌کنند.

تمام  استدلال‌های له و علیه انقلاب به کنار‌، حافظه ی تاریخی ما  هشدار می‌دهد  نباید  اجازه  داد  این واژه‌ها  تکرار شود‌. تکرار انقلاب‌، تکرار تاریخ  و تکرار ضد انقلاب است‌. راهی نیست‌، «‌ضد انقلاب‌» را باور نکنیم‌.

پی نوشت : توضیح واضحات است که  در سرتاسر این نوشته «‌مفاهیم‌» نکوهش شده‌اند نه اشخاص و گروه‌ها‌.

منبع : خودنویس نویسنده : سارا زرتشت

افشاگری کروبی در کنگره حزب مردمسالاری

ژانویه 25, 2010 25 دیدگاه

به گفته یکی از دوستان که در کنگره حزب مردم سالاری شرکت کرده بود،  بعد از سخنان تند و شدیدالحن مجید انصاری که اعلام می کند : هویت نظام جمهوری اسلامی از میان رفته و شاخص ها نشان دهنده منسوخ شدن است . ابوترابی نایب رپیس مجلس پشت تریبون قرار می گیرد و می گوید که :شماها آدم های خوبی هستید و به نظام و امام اعتقاد دارید اما برگردید به دامان رهبری و نظام . او از کروبی انتقاد می کند که چرا حکمیت کمیته شورای نگهبان را نپذیرفته است .

.

بعد ازسخنان او مهدی کروبی بدون وقت قبلی پشت تریبون قرار می گیرد و می گوید :

آقای ابوترابی آدم خوبی است و نیت خیر دارد اما حکمیت را نپذیرفتم چون می خواستند ماست مالی کنند . کروبی در ادامه به تقلب در انتخابات اشاره می کند و می گوید که موارد زیادی وجود دارد که آدم هایی شهادت داده اند در صندوقی ناظر بوده اند و ما در آن مثلاً 90 تا 100 تا رأی داشتیم اما بعداً اعلام کردند صفر یا 1 . وی همچنین به دیدارش با خانواده شهید بهشتی اشاره کرد و گفت :این بنده های خدا به آیت ا… مظاهری هم مراجعه کرده اند اما گفته من هم می ترسم من را بگیرند .

کروبی همچنین به ابوترابی می گوید : برادر من اصلاً مسئله انتخابات نیست .مسئله این است که در این کشور در کهریزک 4 نفر جوان کشته شدند . در زمان شاه ما زندان بودیم و مبارزه می کردیم اگر جریک را که براندازی اش قطعی بود می گرفتند و شکنجه هم که می کردند بعد می بردند بهداری درمانش می کردند . اما الان آنقدر شکنجه می کنند که طرف زیر شکنجه می میرد . اینها مسئله اصلی است .

کروبی همچنین در ادامه این برنامه به موارد دیگری از وقایع بعد از انتخابات اشاره کرد و گفت برادر من شما آدم های خوبی هستید شما چشمتان را باز کنید و ببینید چه اتفاقی دارد می افتد و با مردم چه می کنند ؟ کروبی همچنین ادامه داد : ما از مردم نخواسته ایم بیایند خیابان و اعتراض کنند . این تصمیم خودشان هست و باید این واقعیت را درک کرد که این تصمیم تصمیم مردم هست نه من مهدی کروبی .

در این رابطه :

سخنان زهرا رهنورد در مصاحبه با فرشته قاضی  در سایت روز آنلاین را از دست ندهید .

سازش نمی کنیم ، به رسمیت نمی شناسیم

سینه مان را سپر کرده ایم و آماده برای هرگونه تیر و حمله و تروری هستیم.»

هم چنین ببینید  :

آنچه فارس گفت ، آنچه کروبی نوشت

مسعود بهنود :  شما پیروزید ، عربده شان از ترس است

طعنه ی کروبی به رهبری

ژانویه 25, 2010 23 دیدگاه

شفاف از نوع ِ  کروبی 

شیخ مهدی کروبی در پاسخ خبرنگار فارس نیوز  ، صمن تاکید بر تقلب ، احمدی نژاد را  صرفا ً رئیس دولت این  نظام خواند ،  که با حکم آقای خامنه ای تنفیذ شده است .

این نخستین باری است که شیخ مهدی کروبی از واژه ی رئیس دولت به جای رئیس جمهور و آقای خامنه ای به  جای  مقام معظم رهبری استفاده می کند . جالب آن که خبرگزاری های وابسته به دولت با تحریف  این خبر ، می خواهند وانمود کنند که مهدی کروبی به ریاست جمهوری احمدی نژاد تن داده است ! پیش بینی می شود این پروژه در راستای  پروژه ی تفرقه افکنی میان سران جنبش سبز در آستانه ی 22 بهمن باشد .

و این درحالی است  که دولت ایران با راهپیمایی حکومتی نهم دی ماه تلاش  کرد  ، جنبش را تمام شده فرض کند   اما  جنبش سبز برای  یکی از بزرگترین اعتراض های خود در روز 22 بهمن آماده می شود .

تکمیلی خبر : واکنش مهدی کروبی به ابوترابی وسخنرانی هماهنگ نشده ی   کروبی در کنگره حزب مردمسالاری

اصل خبر را بخوانید :

سحام نیوز: حسین کروبی فرزند مهدی کروبی در واکنش به خبر فارس نیوز به خبرنگار ما گفت: آقای کروبی گفتند من کاملا بر این عقیده که در انتخابات تقلب روی داده و شبهه انگیز بوده محکم ایستاده ام و اعتقاد دارم در شمارش آراء کاملاً دخالت شده است. لیکن چون آقای خامنه ای حکم آقای احمدی نژاد را تنفیذ کردند به همین خاطر وی(احمدی نژاد) را رئیس دولت این نظام میدانم.

و انعکاس خبر آن را درخبر گزاری  فارس ببینید :

حجت الاسلام مهدي كروبي در گفتگو با خبرگزاري فارس در پاسخ به اين سئوال كه آيا شما رئيس جمهور قانوني و منتخب ملت ايران را به رسميت مي‌شناسيد؟ اظهار داشت: بنده اشكالات خود را همچنان وارد مي دانم اما در خصوص سئوال شما بايد بگويم بله رئيس جمهور را نيز به رسميت مي‌شناسم.!!!

این نوشته را هم از دست ندهید ، حیف است :

رسانه های كودتا؛ گاوهاي 9 من شيرده ! :

فارس ، ايرنا و ديگر رسانه هاي وابسته به محافل تقلب در انتخابات (رسانه هاي كوتا) در عرصه رسانه اي مصداق بارز گاو نه من شيرده هستند كه با يك لگد همه كاسه و كوزه هاي خود را مي شكنند و رشته ها را پنبه مي كنند.فارس نيوز و ايرنا در ماههاي اخير از هيچ تهمت و دشنامي عليه مهدي كروبي دريغ نكرده و او را پايين تر از آراي باطله دانسته و تاكيد كرده اند كه او ديگر رجل سياسي نيست و مردم هم خواستار محاكمه آنها هستند.

اينها تنها مشتي از خروارها عناوين مطالب توليدي اين باصطلاح رسانه ها عليه كروبي در ماههاي گذشته است: «» راه توبه برای کروبی باز است ؛ كلاه خاتمي بر سر كروبي ؛ ركورد زمان خواب توسط كروبي شكسته شد؛ نظام با موسوي و كروبي بسيار مدارا كرد؛ عملكرد كروبي براي اعضاي حزبش قابل فهم نيست ؛ ساخت فيلم تخريبي عليه نظام با كمك كروبي ؛ بيانيه سراسر اهانت عليه مردم و نظام از سوي كروبي؛ توهين كروبي به مردم قزوين ؛ قوه قضاييه برخورد با سران فتنه (كروبي) را به مردم بسپارد ؛ كروبي با اعتراض مردم مجبور به ترك قزوين شد ؛‌ كروبي دچار فراموشي مفرط شده است ؛ كروبي و موسوي پاي منافقين را به كشور باز كردند ؛‌ كروبي آلت دست فتنه گران شده است ؛ كروبي جيره خوار نظام استبدادي شده اند ؛ كروبي بايد توبه كند ؛ سكوت كروبي در قبال اهانت به امام قابل تامل است ؛ كروبي ديگر رجل سياسي نيست. «»

فارس نيوز اما اينك با درج خبري مبني اينكه «كروبي رييس جمهوري منتخب ملت ايران را به رسميت مي شناسد» نادانسته و با يك گاف خبري – سياسي تمام رشته هاي ماههاي اخير خود را پنبه كرده و نادانسته تاييد كرده است كه كروبي نه تنها از آراي باطله پايين تر نيست، خواب نيست، منفور ملت ايران نيست ، بلكه همچنان يك رجل سياسي قابل اعتنا است و تاييد او براي رسميت بخشيدن به دولت احمدي نژاد و كاستن از بحران سياسي كشور لازم و ضروري است.

فارس نيوز البته به اين صرافت نيافتاده كه براي مخاطبان نداشته خود توضيح دهد فردي كه «منفور مردم است» ، «آرايش از آراي باطله پايين تر است» ، «مردم خواستار محاكمه او هستند» ، «ديگر رجل سياسي نيست» و ….. چه لزومي دارد كه دولت احمدي نژاد را مورد تاييد قرار دهد.ادامه ی مطلب را اینجا بخوانید ..

بازی ترسوها

ژانویه 24, 2010 2 دیدگاه

منبع : خودنویس نویسنده : سارا زرتشت

در نظریه بازی ها ، فرض بر این است که بازیکنان عاقل هستند . یعنی منافع خود را می شناسند و استراتژی انتخابی آنها  ، منافعشان را تامین می کند . عاقل بودن بازیکن ،   ایجاب می کند که همواره بهترین  پاسخ را  برای استراتژی انتخاب کند . و جالب آن که  این انتخاب عقلانی اگر همواره  بر رفتار بازیگر حاکم باشد ،  می تواند از او یک قربانی بسازد .

به عنوان نمونه ، در یک  بازی فوتبال که به ضربات پنالتی کشیده است ، شناخت دروازه بان از فرد پنالتی زن می تواند در  کسب نتیجه موثر باشد . فرض کنید   دروازه بان بداند ،  کسی که پشت  توپ قرار گرفته است ،  ضربات  پنالتی را به گوشه ی چپ عالی می زند  ، اما  مهارتی در زدن پنالتی به گوشه ی راست دروازه ندارد . در این حالت ، اگر  پنالتی زن  یک انتخاب عقلانی   داشته باشد ، موفق به زدن گل نمی شود . یعنی  توپ را به گوشه ی چپ می فرستد  و دروازه بان هم با استفاده از  سابقه ی او  با واکنش مناسب ، توپ را دفع می کند . در این حالت  می گویند :  بازیکن  پنالتی زن  ،  قربانی عقلانیت خود شده است  . واضح است که  این بازیکن هیچ گاه موفق به زدن گل به این دروازه بان نخواهد شد ،  مگر اینکه انتخاب عقلانی خود را کنار بگذارد و ضربه ی نه چندان مطمئنی را به گوشه ی راست بزند .

خطر دیگری که  جنبش سبز را تهدید می کند  ، از این نوع است . یعنی   افراط در عقلانیت می تواند ، جنبش سبز را قربانی کند ( البته این عقلانیت به همان شرح مندرج در این نوشته است و نه عقلانیت فلسفی ) . نشانه های این خطر هم آشکار شده اند . حواشی نامه ی خاتمی  به رهبری  و  بیدار شدن  و بیرون آمدن  یاران غار  رهبر اصلاحات ( عارف ، جهانگیری و… ) اتفاقی نیست . این بزرگان حتما می دانند که در این شرایطی ،  استراتژی اصلاح طلبی ، نیازمند  باور  به تغییر استراتژی  حریف  است  . تغییری که اراده ی آن هم مشاهده نمی شود .

البته ، راه  پرهیز از این خطر را  رهبر اصلاحات بهتر از هر کس می داند . یکسال پیش سید محمد خاتمی گفته بود :

  • باید کسی کاندیدا باشد که هم از لحاظ شخصیتی توانمند باشد، هم از لحاظ سیاسی در برابر تهاجم ها آسیب پذیری کمتری داشته باشد. من فکر میکنم میرحسین در این شرایط بهترین گزینه است. من میدانم که رای می آورم. اما مهم پس از انتخابات است. باید فردی باشد که در شنبه ی پس از انتخابات روحیۀ حمایت از خواسته های مردم را داشته باشد. من خود را مرد عرصه های فرهنگی و اجتماعی میدانم و علاقه ای به مجادلات سیاسی ندارم. اما می دانم که میرحسین مرد روز شنبه است. او بهترین مقاومت را در برابر مشکلات خواهد کرد. این را مطمئن باشید.

پی نوشت : پنج یادداشت قبلی در خصوص خطرهایی که جنبش سبز را تهدید می کند  ، کافی است تا با نوشتن این یادداشت متهم به تند روی نشوم . در خصوص این نوع بازی و این گونه خطرها قبلا هم نوشته ام اینجا و اینجا را ببینید .

منبع : خودنویس نویسنده : سارا زرتشت

دسته‌ها:بازی ترسوها برچسب‌ها:

پوستری برای 22 بهمن

ژانویه 23, 2010 10 دیدگاه

22 بهمن

یک پست خودمانی برای خودمان

ژانویه 23, 2010 ۱ دیدگاه

بعضی وقت باید به خودمان بیاییم ، نگاهی به آینه . اصلاح سرو صورت اگر لازم باشد و حتی اندکی آرایش  اشکالی ندارد !

اول از همه از بالاترین بگویم . باری که بر دوش این عزیز گذاشته شده است ، سنگین است . مدتی است خودش هم پذیرفته این بار را  و گاهی یک تنه در مقابل  تمام ستاد کودتا  می ایستد . بالاترین باید در مقابل آسیب ها قوی تر شود . بخصوص هر وقت که بیشتربه آن  نیاز می شود ، بالا آمدن سایت  بیشتر ناز می کند . بهتر است مهدی عزیز چاره ای بیاندیشد . بخصوص برای 22 بهمن .

دیگر اینکه لازم نیست پنهان کنیم که بچه های موج کمپ در ندای سبز آزادی دوباره سبز شده اند و چه به موقع . وقتی پس از یک ساعت ، سایت فیلتر می شود یعنی سایت خطر ناکی است ، پس باید یاریش کنیم ، مثل موج سبز آزادی . البته امیدوارم  او هم همراه جنبش باشد و از مردم جا نماند و نخواهد جلوتر هم برود . همان همراهیمان کافی است . ندای سبز آزادی باید به صفحه اول سایت جلای کمتری بدهد و صفحه ی اول  سایت را سبک تر کند والبته از درج نوشته های اختلاف برانگیز بپرهیزد .

در باره ی این وبلاگ هم بگوییم ، درست فهمیده اند دشمنان . محتویات این وبلاگ کار یک نفر نیست ! اگر چه به یک نام می نویسند . غیر از خانم سارا زرتشت ، که با نام و امضاء می نویسد و البته اجازه می دهد با نامش هم بنویسند ، ما بسیاریم !  به دوستان وبلاگ نویس خودم هم پیشنهاد می کنم  ، برای دور ماندن از خطر ، بهتر است چند نفر با یک نام بنویسند ، بخصوص اگر اندکی شناخته شده ترند . با یک نام نوشتن به قلم های مختلف ، امکان ردیابی را کم می کند و البته پیشنهاد اصلی ما این است که از چند نفری که با هم می نویسند  یکی دوتای  از آنها در خارج کشور باشد . ضمن این که خانم زرتشت به خاطر یک پروژه ی مطالعاتی ممکن است  مدتی نباشد و البته قول تا بیستم بهمن را داده اند ..

از اینها که بگذریم ، نوشته های خوبی را خوانده ایم این چند روز،  که حیفمان می آید آن را به شما و فعالان جنبش سبز و حتی رهبران مان پیشنهاد نکنیم . درآستانه ی 22 بهمن باید هم گرا تر و هم فکر و هم دل و هم زبان باشیم .  یک قاشق شربت سبز را باید گنجی و گروه پنج ، حتما بخوانند و به توصیه های این پزشک الحق  حاذق عمل کنند . راستش ما سید ابراهیم نبوی را فرصت شناس ترین و نکته سنج ترین و البته فعال ترین  نویسنده ی جنبش سبز می دانیم و ارادت خاصی به نگاه او و نوشته ها ی او داریم .  تحلیل گران انقلاب سبز هم ، نوشته های مهمی در جرس می نویسند و بخصوص این آخری که به خواسته ی اصلی جنبش سبز  و تهدیدهای بیست و دوم بهمن  به خوبی اشاره کرده اند .

دوست غریبم بلوا نوشته ای دارد خواندنی در مورد پر پر شدن سیمرغ جشنواره ی فجر از دست ندهید و  حتما به وبلاگ داریه بروید تا یادداشت عمیق و دقیق یک روشنفکر کامل را آنجا بخوانید و خطرهای اعتدال افراطی و رهبری تحجر آمیز را بشناسید . همان اندازه که نوشته های برگ سبز در جرس ، تکراری و کهنه اند ، نوشته های شهروند نگاران و قلم سبز در آن خواندنی و مهم اند .آنها را هم ببینید . جوان عزیزی در لینک های داغ  بالاترین همیشه حاضر است و پیشنهاد های  ظریفی می دهد ، نامش  Sight است و گویا کارخانه ی ساندیس دارند  و البته تهران می نشیند و این یعنی شناخت  او واقعی تر از  وضعیت  جنبش است . سرگردونی مجتبی سمیع نژاد  در اینترنت  هم خواندنی است .سران جنبش سبز و بخصوص آقای هاشمی ، موسوی  و کروبی هم اگر این نوشته را نخوانده اند بهتر است بخوانند تا دیر نشده است .

دوستانی که  هر از چند گاهی به سران جنبش و بخصوص خاتمی ایراد می گیرند این نوشته ی روح الله شهسوار را از دست ندهند  والبته باز ابراهیم  نبوی و این جا هم  درباره ی  خودمان  و ارتش بیست میلیونی اینترنتی ، حتما بخوانید و اگر شد بشنوید .

نوشته ی بعدی را حتما بخوانید و نظر دهید . یک کار گروهی  است ، مخصوص ِ  بیست و دوم بهمن … مواظب خودمان باشید . سبز باشید .