ولایت فقیه ، تصویری که آتش گرفت …
نظام ِ فاتح فعلی محصول نبوغ و ابتکار شخص امام و متکی و مخصوص به خود ایشان است . با توجه به اعتقاد و اخلاص و اطاعتی که نسبت به امام ابراز می گردد، این نظام قبایی است که به قامت و تن ایشان دوخته شده است… به نظر نمی آید نه هیچ شخص دیگری دارای چنین سوابق و اقتدار و ابتکار باشد و نه برای هیچ شخص دیگری چنین ارادت و اطاعتی ابراز شود.
(مهدی بازرگان ، انقلاب ایران در دو حرکت)
..
از اقتدار ِ معنوی تا قدرت ِ نظامی
اقتدار ِمعنوی آیت الله خمینی ، برخاسته از جایگاه فقهی و شخصیت کاریزماتیک او بود . این اقتدار به اتفاق ِ انقلاب اسلامی ، به قدرت سیاسی ِ روح الله خمینی رسمیت داد . سالها بعد ، هاشمی رفسنجانی ، با یک شعبده بازی سیاسی ، این جایگاه رسمی و قدرت سیاسی را به علی خامنه ای امانت داد تا خود وارث ِ اقتدار ِ امام باشد . آغاز اصلاحات ، پایان ِ اقتدار ِ هاشمی بود . اقتدار فروکاسته ای که سهم اندکی از آن به اصلاحات و به رهبری اصلاحات رسید و ته مانده ی آن هم ، با حذف اصلاح طلبان و کودتای ِ 22 خرداد نابود شد .
هم اکنون علی خامنه ای با همه ی آن قدرت سیاسی و جایگاه رسمی تنها مانده است . قدرتی که بیش از هر چیز مدیون ِ شعبده بازی هاشمی رفسنجانی و قانون مداری ِ خاتمی است ، در دستان کسی مانده است که شناخت و رفتارِ ِ درستی نسبت به بانیان آن ندارد و چون توان ِ حمل ِ آن را ندارد ، در حال ِ تقلیل آن به یک قدرت ِ نظامی ِ است .
از حلقه ی یاران تا دسته ی کارفرمایان
یاوران ِ آیت الله خمینی ، مردان مبارزی بودند که چه بسا سابقه ی سیاسی و مبارزاتی آنان بیش از خود آیت الله بود .از رفتگانی چون مرحوم طالقانی ، مرحوم بازرگان ، مرحوم سحابی و مرحوم بهشتی تا حلقه ی زنده ای چون هاشمی رفسنجانی ، میرحسین موسوی ، مهدی کروبی و محمد خاتمی و دیگران ، توانستند به خوبی ، سپر محکمی برای قدرت و اقتدار ِ امام باشند . مهدی بازرگان با پذیرش «نخست وزیری » سهم ِ بزرگی در تثبیت جمهوری اسلامی داشت و هاشمی رفسنجانی با جانشینی فرماندهی کل قوا بار بزرگی را در جنگ تحمیلی به دوش کشید . «حلقه ی یاران ِ» خمینی نام ِ بامسمایی است که چون حلقه ای امام ِ خود را در میان گرفته بودند و به بهای جان ِ خود او را پاس می داشتند .
از طرفی دیگر اطراف ِ علی خامنه ای را ، نه یاران ، که کارفرمایانی فرا گرفته اند که تنها چشم طمع به نام و قدرت و جایگاه او دارند . مجتبی خامنه ای در آرزوی مرگ پدر بسر می برد . احمدی نژاد ، به هر بهانه ای «نام» او را کنار می زند و تنها در تنگناها به او پناه می برد . مصباح ِ یزدی ، خودش را در او می بیند و لاریجانی ها ، سالیان ِ محرومیت ِخود را در کنارش جبران می کنند . وزن ِ سرداران ِ خامنه ای هم بیشتر از آن است که بخواهد به فرمان ِ او در نبردی حاضر شوند .
از سیاست ِ دینی تا دین ِ سیاسی
مرجعیت ِ فقهی آیت الله خمینی در حوزه ی علمیه غیر قابل انکار و حتی بی رقیب بود . حریت ِ دینی آیت الله خمینی برای روشنفکران » پیام آور ِ عزت مسلمین » بود و «سیاست دینی » ِ آیت الله خمینی ، نمود ِ عینی ِ «جمهوری اسلامی » در مناسبات ِ داخلی و خارجی .
از طرفی ، «انتساب» یک شبه ی پیشوند ِ آیت الله هی به حجت الاسلام خامنه ای ، تنها محصول ِ «انتصاب» ناگهانی ِ او به مقام رهبری بود تا علی خامنه ای نمود ِ عینی و نماد تاریخی ِ «دین سیاسی » باشد . حوزه ی علمیه در خصوص ِ علم ِ علی خامنه ای ، قرار را بر اقرار ترجیح داد . روشنفکران هم او را حامل ِ » استبداد دینی » خواندند و به عواقب ِ «قرائت ِ فاشیستی از دین » هشدار دادند .
تصویری که آتش گرفت …
باری . ساده تر ببینیم . انتشار عکسی از علی خامنه ای ، هنگام سیگار کشیدن و پیپ چاق کردن در کنار انتشار صورت ِ خونین ِ ندا آقا سلطان و چهره ی مغموم ِ زید آبادی کافی است ، تا تصویر ولایت ِ فقیه آنچنان در ذهن ِ عامه ی مردم آتش بگیرد ، که خاکستر شدن ِ ژست های ِ هالیوودی و چهره ی گریم کرده و لب های روژ لب کشیده ی یک پیرمرد ِ هفتاد و چند ساله خاطر کسی را آزرده نکند ..
منبع : خودنویس نویسنده : سارا زرتشت