محمد قوچانی و نیک آهنگ کوثر
نویسنده : سارا زرتشت ، منبع : خودنویس
1. این که در ایران ما ، مطبوعات کارکرد حزبی و سیاسی و حتی استراتژیک پیدا کرده اند ، نیاز به اثبات ندارد . اخیراً محمد قوچانی هوس کرده است با کشکول* نامه ی « مهرنامه » جایگاه مطبوعات را به مقام تئوری های علمی و آکادمیک باز کند و بعید نیست که همین روزها شاهد رتبه بندی ISI در میان روزنامه های ایرانی باشیم ! خلاصه اینکه ، همه چیزمان باید به هم بیاید ..
2. نیک آهنگ کوثر ، معدود روزنامه نگار و کارتونیستی است که به جایگاه مطبوعاتی و رسانه ای خود ، بیشتر از جایگاه سیاسی مطبوعات پای بند است .از این لحاظ می توان نیک آهنگ را نقطه ی مقابل کسانی چون قوچانی دانست که بر کارکرد غیر حرفه ای مطبوعات بیشتر تاکید دارند . اقبال سیاسیون به قوچانی و بداقبالی نیک آهنگ در سیاست ، بر این مدعا گواه است . رویکردِمطبوعاتی ها را براستی نمی دانم ، اما حجم همراهی ها با نیک آهنگ ، قطعاً کمتر از قوچانی بوده است .
3. از نیت خوانی ها و مسائل شخصی و غیر حرفه ای که در سنت مطبوعاتی و سیاسی ما ، «حاشیه ی رایج تر از متن » اند ، باید گذشت تا بتوان آئین ِ مطبوعاتی ِ کسانی چون محمد قوچانی و نیک آهنگ کوثر شناخته شود .
4.ادعای ِ « کشف حقیقت » بزرگتر و کلی تر از آن است که ، روزنامه نگاری را تعریف کند .« نقد سیاست » هم بیشتر یک داعیه ی روشنفکری است تا مطبوعاتی . فکر می کنم ، « نقدِ قدرت » و « تنویر افکار عمومی » شناسه های مفید تری برای مطالعه ی مطبوعاتی ها باشند.
5. نقدِ قدرت و تنویر افکار عمومی ، هنگامی « اتفاق می افتد » که بتواند به روشن شدن «مسائل» سیاسی و اجتماعی کمک کند . شکافتِ « صورت مسئله» ، کمک به «حل مسئله» و انتشار «جواب » می تواند در فرایند حل مسئله کارساز و موثر باشد ، اما اصلِِ «جواب » در یک محدوده ی تخصصی تری قرار دارد، که مطبوعات به ندرت صلاحیت ِ ورود به آن را دارند. با این وصف ، روزنامه نگار، در جایگاه حرفه ای خود ، جزئی از « راه حل » است ، نه بخشی از « صورت مسئله » . هم چنین روزنامه نگار حرفه ای از« کشف ِجواب » و «پاسخ دادن به مسئله» پرهیز می کند ، جز در حالتی که مسئله مستقیماً به حرفه ی او بازگردد .
6. با این مقدمات ، می توان به نیک آهنگ کوثر و محمد قوچانی بازگشت .به زعم نگارنده ، به همان اندازه که قوچانی ، سعی می کند ، جزئی از پاسخ باشد ، نیک آهنگ معمولاً به قرارگرفتن در صورت مسئله علاقه مند است و به همان اندازه که نیک آهنگ از «پاسخ دادن به مسئله» پرهیز می کند ، قوچانی عاشق ِ « پاسخ دادن به مسئله » است . بی دلیل نیست که، محمد قوچانی برای خود جایگاه ، روشنفکری و تحلیل گری قائل است و هر از گاهی با مفاهیم پایه ی علوم انسانی « بازی می کند » و گزارشِ دین و سیاست و سیاستمداران را درهم می نویسد و نیک آهنگ کوثر اصالت را به نقد می دهد و شیفته ی « گیرسه پیچ » است و کارتون دین و سیاست و سیاستمداران با هم می بیند .
7. بی تعارف ؛ این تنها شهودِ یک خواننده ی حرفه ای از دو روزنامه نگار حرفه ای است . در صراحت ِ کلام ، غرض نه اظهار فضل است و نه خرده گیری و نه زیره به کرمان بردن. شخصاً به جایگاه صنفی هر دو ، غبطه می خورم و آرزو دارم که از آنها بیشتر ببینم و بیشتر بخوانم . چنین باد .
سارا زرتشت
*این تعبیر از مقصود فراستخواه است .